سلام بچه ها ترخدا هر راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید
درعرض یک روز خانواده من تصمیم گرفتن برگردن شهری که محل کار بابام هست حالا میخوان منم دانشگاه رو انتقال بدم
من نمیخوااام من از شهر متنفرم اصلا نمیتونم فکر رفتن کنم. ترخدا بگید چیکار کنم منصرف بشن
بدبختی اینجاست مامان من فال حافظ گرفته عالی امده. جالب اینجاست تو فال نوشته موقعیت محاجرتی دارید حتما برید. چقد فامیلا نامردن همشون دارن تشویق مامان بابام میکنن که برن همش میگن خانواده دو. هم باشن بابات دور نباشه بهتره ولی من نمیخوام برم هرچییی فکرش میکنم نمیتوم شیراز. و ول کنم. خونه مامان بزرگم چسبیده. به دانشگام میگم میرم اونجا میگن خودت سختته بابا بزرگم اینا ممکن مثلا دو سه هفته ول کنن برن تفریح من تو خونه تنها باشم واسه همین نمیذارن
یعنی همه چیز دست به دست هم دادن من حالم خراب شه
ترخدا بگید چیکار کنم نرن
وای خدا میدونه دوس دارم بشینم زار بزنم